چکیده ی کتاب تاثیرات روانی در معاملات
ديدگاه بازار
چکیده ی کتاب تاثیرات روانی در معاملات ,اثر مارک داگلاس : عموما درك معامله گران نسبت به ريسك موقعیت های متنوع بازار كه تريدر با آن مواجه است، تابعي از نتیجه دو يا سه معامله اخیر (بسته به شخصیت فرد ) وي است. در طرف مقابل، معامله گران موفق تحت تاثیر نتايج آخرين معامله های خود چه به صورت منفي و چه به صورت مثبت قرار نمي گیرند و به ھمین خاطر برداشت و درك آنها از موقعیت های مختلف تريد و ريسك اين موقعیت ها ، بي تاثیر از متغیرهای شخصي و رواني است . اين فاصله زياد بین حالات رواني تريدرهاي موفق و ديگران ممكن است اين باور را به ذھن متبادر كند كه معامله گران موفق دارا ي نوعي طرز فكر ذاتي و خدادادي هستند كه باعث ايجاد اين تفاوت بزرگ میشود، اما من به شما اطمینان مي دھم كه اينگونه نیست.
تمام تريدرهايي كه طي هجده سال گذشته با آن ها كار كرده ام به خوبي آموخته اند كه چگونه ذھن خود را بدرستي روي موقعیت های لحظه جاري متمركز نما يند(منظور عدم توجه به گذشته است) البته اين يك مشكل همگانی است و زاده ماهیت ذھن و ساختار اجتماعي و تربیتي ماست و مختص فرد خاصي نیست.
عوامل ديگري مرتبط با خود باوري و اعتماد به نفس نیز وجود دارند كه مي توانند به عنوان مانعي بر سر راه موفقیت مستمر شما قرار بگیرند، اما آنچه كه مي خواھیم در مورد آن صحبت كنیم مهم ترين و بنیادي ترين جزء سازنده موفقیت شما (به لحاظ رواني ) به عنوان يك معامله گر میباشد:
اصل “عدم قطعیت”!
اگر رازي در مورد ماهیت موفقیت بعضي معامله گران وجود داشته باشد، بدون قطع اين است كه آن ها داراي توانايیهای زير هستند:
١- معامله بدون حس ترس و همچنین بدون اطمینان بیش از حد به خود
٢ – درك موقعیتي كه بازار از نظر خود بازار (و نه از ديدگاه انتظارات تريدر) به او پیشنهاد میدهد.
٣- تمركز كامل بر “جريان موقعیت های حال بازار “
۴- خود به خود در “منطقه موفقیت بودن”
موفقترين معامله گران به جايي رسیده اند كه همگی بدون كوچكترين شك يا تضاد دروني معتقدند كه “امكان وقوع ھر چیزي وجود دارد”.
آن ها تنها مظنون به احتمال وقوع هر چیزی نیستند و فقط شعار نمیدهند ، بلكه اعتقاد دروني آن ها به عدم قطعیت به حدي قوي است كه باعث میشود ذهن آن ها از ارتباط دادن نتايج معاملات اخیر با موقعیت ” لحظه حال” و شرايط موجود جلوگیري نمايد.
آن ها به وسیله قطع اين ارتباط قادر میگردند تا ذھن خود را از انتظارات غیرواقعي و خشك در مورد آينده بازار (پیش بیني نحوه حركت بازار در آينده) خالي نمايند. آن ها بجاي اينكه انتظارات غیر واقعي (كه اغلب باعث ضررمادي و حس اندوه میگردد) در خود بوجود بیاورند آموخته اند تا خود را براي استفاده از تمام فرصت هایی كه بازار در لحظات مختلف به آن ها میدهد آماده كنند، آماده كردن خود به معني داشتن دیدگاهیست كه از منظر آن متوجه اين امر بشويد كه چارچوبي كه از طريق آن قادر به درك اطلاعات هستید محدود و وابسته به چیزيست كه به شما پیشنهاد میگردد ( منظور شرايط لحظه حال بازار است ).
مشكل: اعتیاد به پاداش تصادفي
آزمايشات متعددي در مورد اعتیاد به پاداش تصادفي در میان میمون ها انجام گرفته است، براي مثال اگر شما كاري را به يك میمون ياد داده و به طور مداوم ھر زمان كه او آن كار را انجام داد به وي پاداش بدهید میمون میاموزد تا نتیحه خاصي (پاداش) را به تلاش خود ارتباط دهد .اگر شما دادن پاداش را متوقف نمايید بعد از مدت کوتاهی میمون ديگر كار مورد نظر را انجام نمیدهد .او انرژي خود را بی هوده براي كاري كه میداند پاداشي براي آن وجود ندارد هدر نمیدهد ، اگربجاي اينكه بطور مداوم او را تشويق كنید با يك برنامه كاملا تصادفي شروع نمايید (غیر منظم پاداش دهید ) پاسخ میمون به قطع پاداش خیلي متفاوت میشود ، اگر شما پاداش دادن را قطع كنید راهی براي میمون وجود ندارد تا بفهمد كه ديگر هرگز پاداش نمیگیرد ، چون ھر زمان كه در گذشته پاداش گرفته شگفت زده شده بود در نتیجه از ديد میمون دلیلي براي ترك عمل مذكور وجود ندارد، میمون ها به انجام آنكار بدون گرفتن پاداش ادامه میدهند ، بعضي از آن ها همیشه آنكار را انجام میدهند.
من دلیل اينكه ما نیز آماده اعتیاد به پاداش تصادفي هستیم را نمیدانم اما اگر بخواھم حدس بزنم میگويم كه احتمالا ارتباطي با تركیبات شیمیايي كه شادي آور بوده و در مغز ما در زمان دريافت يك پاداش غیر قابل انتظار آزاد مي گردد، دارد.
اگر يك پاداش تصادفي باشد، ما هرگز بطورقطع نمیفهمیم كه كي دوباره آن را دريافت میكنیم ، پس با صرف انرژي و منابع ، امید به تجربه آن حس بي نظیر براي ما میشود ، در حقیقت براي خیلي از مردم اين امر بسیار اعتیاد آور است.
از طرف ديگر هنگامیکه ما انتظار يك نتیجه خاص را داريم و اتفاق نمی افتد ما بسیار ناامید میشويم . اگر ما دوباره آنكار را انجام دهیم وآن نتیجه ناامید كننده را دوباره بگیريم باور نكردني است كه ما كاري را انجام میدهیم كه میدانیم باعث ناراحتي ما میشود (بدلیل اعتیاد).
مشكل با هر اعتیادي اين است كه ما را در حالت “بدون انتخاب بودن” قرار میدهد ، به همان اندازه اي كه اعتیاد بر ذھن ما غلبه می كند به همان اندازه تمركز و تلاش ما براي ارضاي موضوع اعتیاد درگیر میشود ، تمامي امكانات ديگري كه در هر لحظه براي اغناي نیازه های ديگر ما ( از قبیل نیاز اطمینان به خود و اينكه مقدار زيادي از حساب خود را در معرض ريسك قرار ندهیم ) وجود دارد در نظر گرفته نمیشود ، ما در برابر هر راهی بجز ارضاي اعتیاد خود احساس ضعف میكنیم ، اعتیاد به پاداش تصادفي مشخصا براي معامله گران مشكل ساز است چون يكي ديگر از موانعي كه بر سر راه ايجاد ساختار فكري اي كه باعث تداوم در سودكردن است میشود.
منظور بودن در حالت ذهنی قاطع و ثابتي است كه در آن تريدر فقط به موفقیت و لحظه حال فكر میكند ، میداند كه نتیجه تريد با عدم قطعیت مواجه است اما از ابزارهای مورد اعتمادش در جهت سود استفاده میكند.
درباره تیم محتوا
از سال 1398 به صورت پیوسته در حال پژوهش و تولید مقالات و عناوین آموزشی مرتبط با بازارهای مالی و فارکس هستیم و در قالب مجموعه تریدآموز فعالیت میکنیم ، به روز بودن و کیفیت در این حوزه را در اولویت قرار داده ایم تا بتوانیم عناوین و مطالب مفید و غنی را به کاربران و دانشپذیران تریدآموز ارائه کنیم ، با کمال میل نظرات و کامنت های کاربران را پاسخگو هستیم
نوشته های بیشتر از تیم محتوا
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.